تاريخ : دو شنبه 2 دی 1392

| 18:28 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

تاريخ : دو شنبه 2 دی 1392

| 17:43 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

رفتی ؟ بی خداحافظی؟ فکر دلم نبودی که بی تو عذاب میکشد؟
فکر من نبودی که بی تو زندگی برایم جهنم می شود؟
مگر یادت نیست حرفهای روز آشنایی مان را؟
مگر قول ندادی همیشه با من بمانی و مرا تنها نگذاری؟
تو که اینک مرا تنها گذاشتی ، تو که بر روی قلبم پا گذاشتی
چه زود فراموشم کردی ، مرا آواره کوچه پس کوچه های شهر بی محبتی ها کردی
مگر نمیدانستی بعد از تو دلم را به کسی نمیدهم؟
مگر نگفته بودم عاشق شدن یک بار هست و دیگر عاشق کسی نمیشوم؟
مگر نگفته بودم اگر عاشقی هیچگاه مرا تنها نمیگذاری
پس تو عاشقم نبودی ، همه حرفهایت دروغ بود ، عشقی در دلت نبود ،
سهم من از با تو بودن همین بود!
باورم نمیشود رفته ای و بار سفر را بسته ای
دلم به تو خوش بود ، چه آرزوهایی با تو داشتم ،
نمیدانی که شبها یک لحظه هم خواب نداشتم
رفتی و من چشمهایم خیس شد روزهای زندگی ام نفسگیر شد
رفتی ؟ بدون یک کلام حرف گفتنی!
کاش میگفتی که دیگر مرا نمیخواهی و بعد میرفتی ،

سیگاری دیگر...

تاريخ : دو شنبه 2 دی 1392

| 15:25 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

آدمهابرای یگدیگر

نقش سیگار رابازی می کنند

همدیگررا می کشند

لذت می برند

دود می کنند

تمام می کنند

وبعد از اندک زمانی

سیگاری دیگر...

دروغ.....

تاريخ : جمعه 29 آذر 1392

| 18:5 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

دروغ بگو تا باورت کنند. . .

آب زیرکاه باش تا بهت اعتماد کنند . . .

بی غیرت باش تا آزادی حس کنند . . .

خیانتهایشان را نادیده بگیر تا آرام باشند . . .

کذب بگو تا عاشقت شوند . . .

هر چه نداری بگو دارم . . .

هر چه داری بگو بهترینش را دارم. . .

اگه ساده ای . . . اگه راستگویی . . .اگه باوفایی

. . اگه با غیرتی. . . اگه یکرنگی

همیشه تنهایی رفیق . . .

ســــــــــیاه...

تاريخ : جمعه 29 آذر 1392

| 14:15 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

اینــــجا تا پیراهنت راســـیاه نبینند

باور نمـــی کنند چیزی از دســــت داده باشـی ...

در آغوش دیگری بوده . .

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392

| 21:35 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

" میسوخت "
تمام دیشب را نخوابیدم و بالای سرش با کهنه ای خیس بیدار ماندم . .
فکر میکردم "تب " کرده است . . .
نمیدانستم که حرارت تنش از این است که....

تمام "دیروز " را در آغوش دیگری بوده . . .

رابطه

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392

| 21:30 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

یک رابطه . . .
به معنای تلفن صحبت کردن . . .قرار گذاشتن . .

.بوسیدن و یا . . . . نیست .
به معنای اینه که به طرفت آرامش بدی . . . آرامش . . .
اینو بفهم . . .

خدایا یه دقیقه ببینمش

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392

| 20:58 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

یه وقتا دلت طوری تنگ میشه که مغزت کاملا فلج میشه

بدی هاش یادت میره

نامردیش یادت میره

بی محبتی و رفتارسرد و تلخش یادت میره

وقتی با بیرحمی تنهات گذاشت یادت میره

فقط میگی خدایا یه دقیقه ببینمش این دل وامونده آروم شه...!

دنیا به کام کیست ؟؟؟

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392

| 20:34 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

کاش دنیا فقط چند ثانیه خفه میشد . . .
تا من با خودم گپی بزنم . . .
به هر عاشقی که مینگرم در شکایت است . . .
و من در حیرتم که لذت این دنیا به کام کیست ؟؟؟

نخی خواهم

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392

| 20:30 | نويسنده : زهـــــــــــــرا

و به انگشت نخی خواهم بست تا

فراموش نگردد که هنوز انسانم .........

صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 20 صفحه بعد


	نام :
	وب :
	پیام :
	2+2=:


(Refresh)

نایت نما

آدمهابرای یگدیگر

نقش سیگار رابازی می کنند

همدیگررا می کشند

لذت می برند

دود می کنند

تمام می کنند

وبعد از اندک زمانی

سیگاری دیگر...

و به انگشت نخی خواهم بست تا

فراموش نگردد که هنوز انسانم .........

هدایت به بالا

نایت نما

نایت نما

نایت نما

نایت نما

نایت نما

نایت نما

آدمهابرای یگدیگرنقش سیگار رابازی می کنندهمدیگررا می کشندلذت می برنددود می کنندتمام می کنندوبعد از اندک زمانی

سیگاری دیگر...

و به انگشت نخی خواهم بست تا

فراموش نگردد که هنوز انسانم .........

هدایت به بالا

نایت نما

نایت نما

نایت نما

نایت نما

نایت نما

آدمهابرای یگدیگر

نقش سیگار رابازی می کنند

همدیگررا می کشند

لذت می برند

دود می کنند

تمام می کنند

وبعد از اندک زمانی